به گزارش راهبرد معاصر؛ آنچه به عنوان هفت خوان که نه هفتاد خوان موانع تولید از سوی مقام معظم رهبری به عنوان چالشی بزرگ در اقتصاد کشور مطرح گردید، ماحصل ده ها سال بی توجهی دولتها به امر مهم تولید است که یک شبه ایجاد نشده و یک شبه نیز حل نمی شود. مشکلات تولید کشور بنیادی است و وابستگی اقتصاد به نفت اصلی ترین عامل آن است. اقتصاد نفت پایه و درآمد کافی دولتها از فروش نفت مانع از برنامه ریزی و ایجاد شفافیت توسعه ای تولید شده است. دولتها هیچ گاه نیاز چندانی به درآمدهای مالیات از تولید نداشته اند، لذا در پنجاه سال گذشته کمترین بهایی و بهانه ای برای برنامه ریزی و تدوین استراتژی لازم جهت رونق تولید نداشته اند.
نفتی که باید فرصت باشد، اقتصاد را متلاشی کرده است
در یک اقتصاد رانتی نفتی؛ دولتها مالیات را با دید ابزار حداقلی مینگرند لذا تولید در اهم امور قرار نگرفته و اصلا احتیاجی به درآمدهای مالیاتی ناشی از تولید احساس نمیشود؛ به فرموده مقام معظم رهبری نفتی که باید برای اقتصاد ما فرصت بوده بزرگترین تهدید وچالش را دراقتصاد و تولید رقم زده است. تولید رها شده نتیجه پر بودن جیب دولت از درآمدهای نفتی است؛ بنابراین در اقتصاد رانتی نفتی فضای کسب و کار فضای انحصاری، غیر رقابتی با بروکراسی های پیچیده ومقررات متعدد دست وپا گیری است که تولید را با چالش های فراوانی رو به رو کرده و هیچ گاه به معنای واقعی کلمه از تولید کننده حمایت نشده است؛ در این فضا نه تنها از تولید کننده حمایتی نشده بلکه تصمیمات مخرب، نوسانات متغیرهای کلیدی اقتصاد، سیاست گذاریهای غیر قابل پیش بینی دولتها روز به روز تولید را به سمت ناکارآمدی و خاموشی پیش برده است.
سم مهلک تولید اقتصاد غیر قابل پیش بینی است
تغییر نرخ ارز؛ تغییر تعرفه ها؛ کاهش یا افزایش دائمی تورم؛ تغییر سود بانکی همه و همه از موارد غیر قابل پیش بینی پذیری اقتصاد است که سرمایه گذار و تولید کننده را پس می زند؛ لذا در چنین فضایی نمی توان انتظار داشت سرمایه گذار و تولید کننده با تکیه برشعارهای دولتها مبنی بر حمایت از تولید کننده ریسک کنند.
مسیر تامین مالی بنگاه ها غلط بوده است
هر چند حمایت نظام بانکی از تولید بسیار لازم است اما وظیفه نظام بانکی تامین واحدهای تولیدی نیست.در همه جای دنیا صندوق های سرمایه گذاری و بازارهای سرمایه از تولید کنندگان حمایت های سرمایه ای به عمل می آورند. در حالی که در ایران تامین تولید به بانکها سپرده شده است؛ طی اشتباه مسیر منجر به آن شده که بانکها عمدتا با بنگاه داری زیر مجموعه های خود را مورد حمایت قرار دهند و تسهیلات را به تولید کننده واقعی نرسانند. قطعا بانکها تلاش می کنند تا تسهیلات را در اختیاربخش های زود بازده اعم از واردات وخدمات قرار دند تا تولید که بازدهی بلند مدتی دارد، لذا عدم رغبت بانکها در ارائه تسهیلات به تولید دامنه مشکلات را گسترده کرده است.
اقتصاد ایران برنامه محور نیست؛ شعاری است!
بی شک اقتصاد ایران برنامه و استراتژی خاصی یا فراتر ازآن هیچ نظریه افقتصادی اجتماعی با محوریت تولید وحمایت از تولید نداشته است. آنچه به عنوان حمایت از تولید تا کنون عنوان شده اقدامات شعاری دولتها بوده که در حد شعار هم باقی مانده است و دولتها اعتقادی به بهبود فضای کسب و کار و شفافیت نداشته اند؛ چرا که مقابله با فساد؛ رانت زدایی و اقتصاد ضد انحصار و رقابت پذیر هزینه بر است ودولتها تمایلی به پرداخت چنین هزینه ای ندارند.
نیروی جوان ظرفیت توسعه علوم دانش بنیان است
بنا به فرموده مقام معظم رهبری اقتصاد ایران ظرفیت های قابل توجهی دارد که بخش عمده آن متشکل از نیروی انسانی جوان تحصیلکرده است که می توانند عامل مهمی در گسترش توسعه اقتصاد دانش پایه و دانش بنیان باشند. افزایش بهره وری اقتصادی با فرصت حضور جوانان در میدان عمل ایجاد می شود؛لذا فرصت وجود جوانان تحصیل کرده و دانش مدار غنیمتی است که می تواند در قالب شرکت های دانش بنیان و اقتصاد دانش پایه اقتصاد کشور را متحول کند. آنچه می تواند منجر به تحول اقتصاد و توسعه تولید شود نقشه راه مبارزه با فساد؛ رانت زدایی وانحصار زدایی است چرا که اقتصاد دانش بنیان با شفافیت و محیط کسب وکار سهل نه با شعار پویایی لازم را به دست می آورد.
، نیروی انسانی، پیشرفت اقتصادی، ، مالیات، خام فروشی